ادامه قسمت هایی از پیش گفتار:
اما آرامآرام، به خودم آمدم. دیدم که از احساساتم فرار میکنم،
احساساتی که نمیشناختم و جرات دیدنشان را نداشتم.
و یک روز، انگار چیزی درونم به من گفت: “بنویس.”
نمیدانستم چه باید بنویسم. فقط قلم را برداشتم و شروع کردم.
هر چه در ذهنم بود، روی کاغذ جاری شد.
نوشتن شد عادت هر روزهام، و هر بار که مینوشتم، انگار باری از روی شانههایم برداشته میشد.
تا روزی که اتفاقی شگفت افتاد.
وسط نوشتن، حسی به سراغم آمد که هیچگاه تجربه نکرده بودم.
حسی از خالی بودن، از بیفکری، از رهایی.
گویی همهی سنگینیها برای لحظهای از ذهنم کنار رفته بودند.
یک سکوت عجیب و عمیق، مثل آرامشی که همیشه دنبالش میگشتم.
آن لحظه، نوشتن معنای دیگری پیدا کرد.
دیدم که هر کلمه، پنجرهای است به سوی درونم.
فهمیدم این احساسات، هرچقدر تلخ و سخت، حامل پیامهاییاند.
آنها مرا به باورهای اشتباهم نشان میدادند، به رنجهایی که سالها در دل جا خوش کرده بودند.
نوشتن، مرا با زخمهایی روبهرو کرد که نمیتوانستم نادیده بگیرم.
زخمهایی که بارشان روحم را سنگین کرده بود.
اما هر خطی که مینوشتم، گامی بود به سوی رهایی، به سوی فهمیدن خودم.
و آرامآرام، این بار سنگین جای خود را به سبکی داد که مدتها دنبالش میگشتم.
این کتاب، روایت یک سفر است؛ سفری از آشفتگی به آرامش،
از تاریکی به نوری که همیشه درون ما بوده اما کمتر دیدهایم.
راهی که پیش رو داری، شاید در نگاه اول ساده به نظر برسد،
اما هر گامی که برمیداری، با درون خودت روبهرو خواهی شد؛
با زخمهایی که شاید سالها نادیده گرفتهای،
و با حقیقتی که در سکوت به انتظارت نشسته است.
نوشتن، ابزار این سفر است.
هر کلمهای که بر کاغذ میآید، پنجرهای است که به درون باز میشود.
شاید در ابتدا دشوار باشد، شاید لحظههایی بخواهی رها کنی،
اما بدان، هر بار که مینویسی، گامی به سوی خودت نزدیکتر میشوی.
در مسیر، سکوت ذهن را خواهی چشید،
آرامشی را که نه از بیرون، که از عمق وجودت برمیخیزد.
این تمرینها، هرچند ساده، ممکن است دشوار به نظر برسند،
چرا که تو را با خودت روبهرو میکنند.
اما همین روبهرو شدن، آغاز شکوفایی است.
به یاد داشته باش، این مسیر برای همه ممکن است.
تنها نیاز است که با صبر و ممارست قدم برداری،
و به خودت این فرصت را بدهی که این شگفتی را تجربه کنی.
نوشتن، نه فقط واژهها، که جان تو را به حرکت درمیآورد.
و هر بار که قلم بر کاغذ میگذاری،
دروازهای به سوی نوری گشوده میشود که منتظر تو بوده است.
قلم، جادوی خاموشی است که با هر حرکتش، جان را به کلمات تبدیل میکند و کلمات را به نغمههایی جاودانه. گویی رشتهای است که میان دل و جهان پل میزند؛ پلی از اندیشه، احساس و رؤیا.
قلم، آتش خاموشی است که در سکوت شعله میکشد؛ نه میسوزاند، نه خاکستر میکند، بلکه زنده میکند. در دستانی که آن را با عشق میرانند، رازهایی آشکار میشود که هیچ زبان دیگری توان بازگو کردنشان را ندارد.
بخشی دیگر از متن کتاب:
“هر احساسی که در ما پدیدار میشود، حاوی پیامی است. این پیامها اغلب از زخمهای گذشته یا باورهای ناخودآگاه ما و یا استاد درونی سرچشمه میگیرند. پذیرش یک احساس به معنای آگاهی این پیام است. یعنی به جای نادیده گرفتن یا مبارزه با آن و یا سرکوب، به آن گوش بسپاریم و پیامش را دریابیم.”
درباره کتاب :
کتاب “ارتباط با استاد درون” سفری عمیق به سمت آگاهی، آرامش و شناخت احساسات است. در این اثر الهامبخش، نویسنده ما را در قالب یک دوره 21 روزه راهنمایی میکند تا با استفاده از ابزار سادهای مانند نوشتن، زخمهای درونیمان را بشناسیم، از احساسات منفی رهایی پیدا کنیم و صدای استاد درونیمان را بشنویم.
این کتاب تنها یک راهنما نیست، بلکه نقشهای است برای کشف حقیقتی که همیشه در درون ما وجود داشته، اما گاهی به فراموشی سپرده شده است.آگاهی هر لحظه منتظر شماست.
چگونه این کتاب به شما کمک میکند؟
- شناخت احساسات: یاد میگیرید احساسات خود را بهتر بشناسید، نامگذاری کنید و از دل آنها پیامهای درونی خود را دریافت کنید.
- رهایی از زخمهای گذشته: روشهایی برای پذیرش و عبور از خشم، اندوه و ناامیدی ارائه میدهد.
- آرامش درونی: تمرینهای عملی برای تجربه لحظات سکوت و آرامش عمیق درونی.
- پیدا کردن صدای استاد درونی: به شما کمک میکند تا به جوهر حقیقی خود دست یابید و آگاهی درونیتان را تقویت کنید.
- ایجاد شادی پایدار: از طریق تمرینهایی که نهتنها آرامش میآورند، بلکه ارتباط شما را با شادی بیدلیل درونی تقویت میکنند.
سرفصلهای کتاب:
- نوشتن احساسات
- احساسات شرطی و واقعی
- صلح با احساسات
- شناخت و درک احساسات
- رهایی از احساسات منفی
- حرکت طبیعی به سمت درون
- شنیدن صدای استاد درون
پیام نویسنده:
نویسنده با صداقتی کمنظیر، از تجربه شخصی خود در مواجهه با آشفتگیهای درونی و تلاش برای یافتن آرامش سخن میگوید. او با الهام از تمرین نوشتن، راهی به سوی کشف استاد درونی یافته است. نویسنده معتقد است که هر کلمهای که روی کاغذ میآید، پلی است به سوی شناخت بیشتر و آرامشی که همیشه در دسترس ما بوده است.
بخشی از متن کتاب:
“هر احساسی که در ما بیدار میشود، حاوی پیامی است. این پیامها اغلب از زخمهای گذشته یا باورهای ناخودآگاه ما سرچشمه میگیرند. پذیرش یک احساس به معنای آگاهی این پیام است. یعنی به جای نادیده گرفتن یا مبارزه با آن، به آن گوش بسپاریم و پیامش را دریابیم.”
تمرینهای عملی در کتاب:
- تمرین نوشتن احساسات: روزانه 30 دقیقه نوشتن بدون قضاوت برای شفافسازی ذهن.
- تمرین مواجهه با احساسات: ماندن با احساسات منفی برای شناسایی پیامهای پنهان درون آنها.
- تمرین توجه به بدن: شناخت تأثیر احساسات بر بدن و یافتن آرامش از طریق مشاهده بدون قضاوت.
مخاطبان این کتاب چه کسانی هستند؟
- افرادی که به دنبال آرامش و سکوت ذهن هستند.
- کسانی که میخواهند احساسات و زخمهای گذشته خود را بشناسند و از آنها رها شوند.
- افرادی که در مسیر خودشناسی و رشد شخصی قدم برداشتهاند.
- هر کسی که میخواهد صدای درونی خود را بشنود و ارتباط عمیقتری با خود پیدا کند.
چرا این کتاب؟
- راهنمایی عملی و کاربردی برای هر روز.
- ارائه تمرینهای ملموس و قابل انجام برای همه.
- ترکیبی از خرد معنوی و تجربه عملی.
- زبانی ساده و روان که احساس نزدیکی و صمیمیت ایجاد میکند.
✨ این کتاب شما را دعوت میکند به یک سفر؛ سفری که نه از بیرون، بلکه از درون آغاز میشود.
آیا آمادهاید استاد درونیتان را بشنوید و با او ارتباط برقرار کنید؟
این کتاب، قصه سفری است بیپایان به عمق وجود،
جایی که صدایی آرام و پرمهر از میان هیاهو نجوا میکند:
“بازگرد، من اینجایم، همیشه اینجا بودهام.”
در این 21 روز، واژهها چراغ راهاند،
قلم پلی است میان قلب و آگاهی،
و هر احساسی که مینویسی، دریچهای است به سوی نوری که در درونت میدرخشد.
این کتاب دعوتی است به رهایی،
رهایی از زنجیرهای خشم، ترس، اندوه،
و عبور از تاریکی به آغوش استاد درون.
استادی که هیچگاه تو را ترک نکرده،
بلکه صبورانه منتظر بوده تا او را به یاد آوری.
از میان صفحات کتاب بشنو:
“هر احساسی، پیامی است از عمق جان،
زخمی که در سکوت، شفا میطلبد،
یا نوری که تو را به حقیقت خویشتن فرامیخواند.”
این کتاب برای توست، اگر:
- به دنبال سکوتی در دل طوفان هستی،
- اگر میخواهی واژهها تو را به سرزمین آگاهی ببرند،
- اگر آمادهای با خویشتن حقیقیات روبهرو شوی.
✨ با هر کلمهای که مینویسی، یک گام نزدیکتر میشوی،
به آن نور بیپایانی که در وجودت میدرخشد.
به استاد درونیات که در سکوت، تو را میخواند.
✨ این کتاب شعری است برای جان، و سفری است به آغوش خویشتن.
تعداد صفحات کتاب : 111 صفحه
مهران –
یک کتاب فوق العاده ..
مهدی –
سلام و درود
من آن را با دلی مشتاق و ذهنی جویای حقیقت خواندهام. کتابی است که هر صفحهاش دریچهای نو به سوی شناخت درون گشوده میشود، همچون آینهای که تصویر حقیقت را در دل خود منعکس میکند. برای کسانی که در جستجوی آگاهی و خودشناسیاند، این اثر میتواند همچون راهی روشن به سوی عمق وجود باشد. چالشها و تمرینهای آن نه تنها ذهن را به تفکر وامیدارد، بلکه روح را نیز به سفر در درون دعوت میکند. قسمتی از متن کتاب در لینکی که در متن آمده است قابل دسترسی است و آنانی که در پی کشف و گشودن لایههای پنهان درون خود هستند، میتوانند با خواندن آن به دنیای پر رمز و راز این کتاب قدم بگذارند.